بسم الله الرحمن الرحیم
م
الدخان ۵۵-۵۶: يَدْعُونَ فِيهَا بِكُلِّ فَاكِهَةٍ آمِنِينَ / لَا يَذُوقُونَ فِيهَا الْمَوْتَ إِلّا الْمَوْتَةَ الْأُولَىٰ ۖ وَ وَقَاهُمْ عَذَابَ الْجَحِيمِ
ل
در آن بهشت پر نعمت از هر نوع میوهای بخواهند بر آنان حاضر و (از هر درد و رنج و زحمت) ایمن و آسودهاند. هرگز مرگی جز همان مرگ اوّل (که در دنیا چشیدهاند) نخواهند چشید، و خداوند آنها را از عذاب دوزخ حفظ میکند؛
ل
ک
ا
یک پیام از آیه:
بهشت از آن جاهایی است که مرگی در آن نیست. هرچه در دنیا تقلَّی میکردیم که بیشتر بمانیم، بیشتر زندگی کنیم و بیشتر برای رفاهمان بکوشیم تا مبادا زودتر از نعمات این وادی جدا شویم، بهشت از این نگرانیها ندارد. بیهیچ دغدغهای راحت زندگیمان را خواهیم کرد. در لذتهای بیپایانش… اصلا وقتی به بیمرگیِ بهشت فکر میکنیم، دیگر غصهها و سختیهای دنیا برایمان هیچ میشود. حالا اگر لباسمان کمی پاره، پوستمان کمی خراشیده، خونمان کمی ریخته، اموالمان کمی بخشیده، دلمان کمی رنجیده، دوستانمان کمی رمیده و آبرویمان کمی ریخته شود، دیگر مثل قبل نگران نمیشویم و هول و ولا برمان نمیدارد! نگران نمیشویم که چرا اینطور شد. خصوصا وقتی این اتفاقات در راه عبودیتِ صاحب باشد و مطمئن باشیم که همۀ این نقایصِ ظاهری، برای تکمیل و ساخت آن بهشت غایی اتفاق میافتد؛ بهشتی که پایانی برایش نیست. نه برای لذاتش، نه برای محبتهایش، نه برای آبرو و عزتش، نه برای همراهیهایش، نه برای سلامتیاش، نه برای خوردنیها و نه برای سلامتیاش… اصلا اگر اینطور دیدیم، از نظر روانی هم آرام میشویم. دیگر وقتی مزار مؤمنی را زیارت میکنیم، برایمان یأسآور و مایۀ افسردگی نمیشود. اصلا وقتی در دعا میخوانیم که «و اِنَّا انشاءالله بکم لاحقون» با طیب خاطر به وصال مجدد آنها میاندیشیم. فوت مؤمنین هم برایمان کلافهکننده نخواهد بود. بالاخره میرود جایی بهتر از اینجا، البته اگر اینجا را خرج آنجا کرده باشد… راستش را بخواهید خیلی برای خدا عزیز بودهایم که ما را خلقِ زماندار خود قرار نداده است! که روزی باشیم و روزی نه! ما را آفرید که باشیم و باشیم! باشد که بنده باشیم… باشد که عبد باشیم…