بسم الله الرحمن الرحیم
الکهف ۱۱۰
قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِّثْلُکُمْ یُوحَىٰ إِلَیَّ أَنَّمَا إِلَٰهُکُمْ إِلَٰهٌ وَاحِدٌ فَمَن کَانَ یَرْجُو لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا یُشْرِکْ بِعِبَادَهِ رَبِّهِ أَحَدًا
ﺑﮕﻮ : ﺟﺰ ﺍﻳﻦ ﻧﻴﺴﺖ ﻛﻪ ﻣﻦ ﻫﻢ ﺑﺸﺮﻱ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺷﻤﺎﻳﻢ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻭﺣﻲ ﻣﻰﺷﻮﺩ ﻛﻪ ﻣﻌﺒﻮﺩ ﺷﻤﺎ ﻓﻘﻂ ﺧﺪﺍﻱ ﻳﻜﺘﺎﺳﺖ ; ﭘﺲ ﻛﺴﻲ ﻛﻪ ﺩﻳﺪﺍﺭ [ ﭘﺎﺩﺍﺵ ﻭ ﻣﻘﺎم ﻗﺮﺏ ] ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺵ ﺭﺍ ﺍﻣﻴﺪ ﺩﺍﺭﺩ ، ﭘﺲ ﺑﺎﻳﺪ ﻛﺎﺭﻱ ﺷﺎﻳﺴﺘﻪ ﺍﻧﺠﺎم ﺩﻫﺪ ﻭ ﻫﻴﭻ ﻛﺲ ﺭﺍ ﺩﺭ ﭘﺮﺳﺘﺶ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺵ ﺷﺮﻳﻚ ﻧﻜﻨﺪ.
————–
یک پیام از آیه: میشود امید به لقاء پروردگارت داشته باشی و هر لحظه در حال انجام عمل صالحی نباشی؟ میشود؟ میشود امیدِ ملاقاتِ خدا، ایستادن در محضر الهی و صحبت در مورد آنچه کردهای داشته باشی، آن وقت هر لحظه در حال کاری نیک نباشی؟ کَلّا…
حالا اگر هر لحظه در حال عمل صالحی هستی، خوش به سعادتت، ملاقاتِ با خدایت شیرین… اما… اما… میشود برای آن ملاقات در حال تلاش و دوندگی باشی ولی نیت انجام کارت جز برای آن ملاقات باشد؟ میشود؟ میشود برای رو در رو شدن با خدا هر لحظه مشغولِ انجام کاری باشی و دلت به آفرین و نگاهِ تحسین برانگیز اطرافیانت خوش باشد؟ میشود؟ میشود اصلا تصور کرد که برای روز ملاقات زندگی کنی ولی جار بزنی برای اهل عالم که من چنینام و چنانم؟ نمیشود… به خدا که نمیشود… اگر برای ملاقات با خدا در حال تکاپویی، اصلاً نباید برایت مهم باشد که کسی تو را دید یا نه… کسی تو را و کارت را فهمید یا نه… کسی تحسینات کرد یا نه…
نه… اگر به ملاقات امید داری، هر نفست باید خیری باشد و هر خیرت نباید باشد مگر برای او… بلا شریک…