بسم الله الرحمن الرحیم
السجده ۲۸ و ۲۹
وَیَقُولُونَ مَتَى هَذَا الْفَتْحُ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ قُلْ یَوْمَ الْفَتْحِ لَا یَنْفَعُ الَّذِینَ کَفَرُوا إِیمَانُهُمْ وَلَا هُمْ یُنْظَرُونَ
آنان میگویند: «اگر راست میگویید، این پیروزی شما کی خواهد بود؟!» بگو: «روز پیروزی، ایمانآوردن، سودی به حال کافران نخواهد داشت و به آنها هیچ مهلت داده نمیشود!»
————–
یک پیام از آیه:
وقتی شروع میکنی با وعدههای خدا کارکردن، وقتی میگویی از امدادهای الهی، وقتی امید میدهی به یاری خدا و راه میاندازی جمعیتی را به سوی فتحی که وعده داده شدهای، برخی میآیند برای تخریب… میپرسند: «پس کی؟ تا کی؟ هنوز کاری نکردهای؟ هنوز فتحی رقم نزدهای؟ نکند سر کار گذاشتهاید همه آنها که با شما همقطار شدهاند را؟ سالهاست آمدهاید ولی ما که فتحی ندیدهایم! فتحالفتوحی که مرتب از آن دم میزنید پس کجاست؟ کی میرسد آن روزی که همیشه ورد زبان و آرزوی قلبتان است؟ این همه هزینه و امکانات و عمر و اعتماد را تلف چه کردهاید، فتحی که معلوم نیست کی میآید؟ رها کنید مسیرتان را… این راه جز به بن بست ختم نمیشود! برگردید، ماهی را هر وقت از آب بگیرید تازه است!» میگویند و میگویند و میگویند… حتی صداقت نیت تو را هم زیر سؤال میبرند… آنقدر میگویند تا از ایمانت کوتاه بیایی… از آرمانت… از وعدههای الهی… اصلا میخواهند رها کنی همۀ آنچه را تا به حال به آن اعتقاد داشتی… مهم این است که تو خسته نشوی… وا ندهی… میدان را خالی نکنی… اگر هم پاسخی مورد پسندِ نگاهِ ظاهربینشان نداشتی، به همان باطن امر و نیت بلند و وعدههای الهی دل محکم داری و به باطل آنها تن ندهی… کافی است ایمانت را راسخ داری و با استحکام بگویی: «برای چه روز فتح اهل ایمان را انتظار میکشید؟ آن روز که دیگر ایمانتان به مسیر ما بیفایده خواهد بود و اصلا نخواهید بود که ببینید یا نبینید جشن پیروزی ما را!» خیلی استوار… خیلی عمیق… پاسخت با منظر بعدالفتحی باید باشد نه مردد به اصل فتح… البته این خود به خود هم پیش نخواهد آمد! تا باورت به مسیر الهیات نشتی داشته باشد نمیتوانی اینگونه سخن بگویی… اول باید بروی سراغ ایمان خودت، بعد از آن زبان باز کنی به پاسخ این و آن… که اگر جز این کنی خودت و دیگران را خراب خواهی کرد… مراقب خودت باش… مبادا منظر بعدالفتحیات در مواجهه با مردّدین و منکرین مسیر الهیات کمرنگ شود… مبادا…