بسم الله الرحمن الرحیم

 

فتح ۲۹… أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ رُحَمَاءُ بَیْنَهُمْ ۖ تَرَاهُمْ رُکَّعًا سُجَّدًا یَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا ۖ سِیمَاهُمْ فِی وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ…

 

در برابر کفار سرسخت و شدید، و در میان خود مهربانند، پیوسته آنها را در حال رکوع و سجود می‌‏بینی، آن‌ها همواره فضل خدا و رضای او را می‌‏طلبند، نشانه آن‌ها در صورتشان از اثر سجده نمایان است…

ل

ک


ا

یک پیام از آیه:

خیلی وقت‌ها دوست داریم همنشین و همراه پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله‌) باشیم. دلمان برای کنار او نشستن و با او بودن آب می‌شود. ایشان را دوست داریم و ذوق می‌کنیم اگر ایشان هم ما را دوست بدارند. خوب، همۀ این‌ها راه دارد و دوستان پیامبر نشانه‌هایی دارند. نمی‌شود کسی با پیامبر باشد و با خودی‌ها رحیم نباشد، مهربان و یار و یاور نباشد. نمی‌شود با پیامبر بود ولی در دل نسبت به خودی‌ها رحمت و رأفت حس نکرد. اگر گاهی می‌بینی در ظاهر با خودی‌ها ابراز دوستی و ارادت می‌کنی ولی در دل مشفق و محب آن‌ها نیستی، خیلی بعید است که با پیامبر باشی! اگر پای درد دل برادرت، خواهرت، همسرت، فامیل و دوست و آشنایت می‌نشینی و از غصه اشک نمی‌ریزی، تصمیم به امدادش نمی‌گیری، راهی پیش پایش نمی‌گذاری و فکر و ذکرت حل مسائلش نمی‌شود، احتمالا راه خیلی طولانی‌ای تا بودنِ با پیامبر داری. از سوی دیگر اگر نسبت به آن‌ها که مبانی فکری و ایمانی‌ات را قبول ندارند، هیچ بُغضی در دلت حس نمی‌کنی، هیچ غلظت و شدتی نداری، بی‌خیالی یا حتی مایل به ریختنِ طرح دوستی با آن‌ها هستی، مطمئن باش فرسنگ‌ها تا قُرب‌جوار پیامبر فاصله داری. مگر می‌شود با پیامبر بود و با ابوسفیان فالوده خورد؟! نماز را پشت سر علی(علیه‌السلام) خواند و غذا را بر سفرۀ معاویه میل کرد؟! می‌شود؟ کَلّا با پیامبر بودن نیازمند نشانه‌دار‌شدن است… زحماتی دارد… چطور می‌شود کسی با پیامبر باشد و رکوع و سجود مفصلی نداشته باشد و از خدا فضل و رحمتش را نخواهد؟ چطور می‌شود آن‌به‌آن در جستجوی رضایت خدا نباشد و دلش را برای رضای او زیر پا نگذارد؟ باور کن که نمی‌شود… باید نشانه‌دار شد… اصلا باید چنان سر به خاک درگاه حضرت احدیت سایید که چهره تغییر کند و رنگش بگردد… نورش متفاوت شود… که اگر اینگونه شد، شاید بتوان با پیامبر خود را تصور کرد؛ اگر نه، خیال بی‌خود به خود راه ندهد بهتر است…