بسم الله الرحمن الرحیم
فیلم سیزدهمین سلحشور (The 13th Warrior)
اهمیت این فیلم شاید بیش از اینکه به جهت اکشن فیلم باشد، به خاطر تقابلِ ایجادشده در آن است. جان مک تیرنان هرچند اکشنسازی حرفهای در سینمای آمریکاست و این بار نیز فیلمی اکشن ساخته، اما این وجه از فیلم تنها ویژگی شاخص آن نیست.
اگر بخواهیم سیزدهمین سلحشور را با کهنالگوی «سفرِ قهرمان» بررسی کنیم نیاز به فرصتی زیاد داریم تا وجوه قهرمانی و وجوه شخصیتی و تغییر و تحولِ شخصیتِ «احمدبنفضلان»[۱] را بررسی کنیم؛ از سفرِ او بگوییم و او را قهرمان تاریخیای خطاب کنیم که از ویژگیهای اسطورهای به دور نیست؛ اما همخوانی با الگوی «سفرِ قهرمان» نیز تنها یکی از شاخصههای این فیلم است.
بهطور مشخص و با صرفنظر از شاخصههای روایی و زیرمتنِ قوی در فیلمنامه، احمد ابن فضلان بهعنوان مسلمانی پیشرو قاب گرفته میشود. توجه کنیم که داستانِ فیلم مبتنی بر واقعیت است و از داستانپردازیِ کمی بهره برده است. شخصیت اصلی یک سیّاح مسلمان است که در قرون وسطی، دست به سفری طولانی از کشور خود تا مناطق شمالی اروپا و کشورهای حوزه اسکاندیناوی میزند.
اولین نکتهٔ فیلم، در همین سفر نهفته است: «تقابل». تقابلِ فرهنگ پیشرو اسلامی و سرزمینی که احمد از آن آمده با فرهنگهایی که او در راه با آنها آشنا میشود. فرارِ قومیتهای متفاوت و جنگهای بدوی بر سرِ غذا در همان سکانسهای اولیه این تقابل را بهخوبی آشکار میکند.
شاید لازم باشد در همینجا به انتخاب بازیگر نیز اشاره کنیم. آنتونیو باندراس[۲] هنرپیشهٔ مطرح هالیوودی که سابقهٔ طولانی در ایفای نقشهای مهم دارد، این بار بهعنوان یک سوپر استارِ مطرح و پرمخاطب، نقش سیاح مسلمانی کنشگر و تأثیرگذار را ایفا کرده است. انتخاب باندارس ازاینرو حائز اهمیت است که در کمتر فیلمی از سینمای آمریکا یک سوپر استار به ایفای نقش مثبت از یک مسلمان پرداخته است، ولی این بار باندراس با نقشِ یک شخصیت تاریخیِ سفرنامه نویس، فیلمی تاریخی را به نام خود ثبت کرده است.
هرچند فیلم تا حدودی شاید به نفع تفکر اسلامی و مسلمانان باشد، اما آمریکاییها از این فرصت و ظرفیت تاریخی استفاده کردهاند تا اروپای بدوی و بهدوراز تمدن را تصویر کنند. اروپایی سرشار از خرافهپرستی و قشری گرایی که درگیر جنگِ اقوامی بدوی است.
توجه کنیم که بارِ دراماتیک فیلم نهایتاً به نفع اسلام تمام شده است، بهطوریکه این شخصیتِ احمد ابن فضلان است که بهعنوان سیزدهمین سلحشور انتخاب شده و هرچند در ابتدا زیاد توسط بقیهٔ سلحشوران جدی گرفته نمیشود، اما تنها در چند دقیقه با نگاه کردن و گوش دادن به صحبتهای بقیه، زبانِ آنها را آموخته و خود را در موضعِ قدرت قرار میدهد. به تصویر کشیدنِ هوش فردی احمد ابن فضلان هرچند در فیلم مشهود است، اما این هوش و ذکاوتِ فردی از تفکر پیشرویی به نام اسلام سرچشمه گرفته، بهطوریکه در اولین دقایق پس از یادگیریِ زبان، از شرفِ خانوادگی خود در برابر توهینهای مردانِ همراهش دفاع میکند و جایگاه خود را در گروه تثبیت مینماید.
نکتهٔ کلیدی فیلم این است که احمد ابن فضلان در فیلم بهعنوان آخرین راهِ نجات، منجی و سمبل خرد و دانایی تصویر میشود و در اولین سکانسهای تقابل زبانی میانِ او و گروهِ سلحشورانِ بدوی غربی، او جملهٔ «لا اله الا الله» را بر شنهای ساحل مینویسد تا منظومهٔ اعتقادی و سرمنشأ تفکرِ پیش روی او، برای مخاطب بیشتر واکاوی شود.
از طرفی دیگر، تقابل وجوه رفتاری و مناسباتِ اخلاقیِ احمد ابن فضلان با دیگر همراهانش، بسیار قابلتوجه به نظر میرسد و نشان از نوعی نگاه متمایز به اسلام میباشد. احمد ابن فضلان نه اهل ولنگاری است و نه شرابخوار است. اگرچه از جنایتِ فجیع در کلبه بهشدت متأثر میشود ولی درعینحال، به فکرِ راه چاره و راهِ برونرفت از این مسئله است. در ازدواج با یکی از زنانِ قبیله نیز، زنی را انتخاب میکند که مثل خود به ارزشهای اخلاقی پایبند بوده و پاک است. وجهِ متمدّن و عفیف بودن احمد ابن فضلان بهعنوان مسلمانی کنشگر به همینجا ختم نمیشود، در سکانسی دیگر، احمد در جواب به شوخیهای زشت مردانه و مکرر یارانش به آنها متذکر میشود که: «یک آقا هیچگاه اینچنین سخن نمیگوید.»
حیا و عفت در عین شجاعت، دانایی و خرد در عینِ حقیقتجویی و تلاش برای کسب نتایج بهتر، توکل به خدا و نیرویی الهی در عین عدم اعتماد به نیروهایی نظیرِ جادو و سحر، تلاش برای اثباتِ خود در عینِ احترام به شأن دیگر همراهان، همه و همه از وجوه قابلذکر سیزدهمین سلحشور هستند. فیلمی که هرچند نگاه آمریکاییها را به اروپای بدوی و بهدوراز تمدن به مخاطب متذکر میشود اما در مقابل، وضعیتِ جامعهٔ مسلمانان و فرهنگ فردی و اجتماعی آنان در دوران قرونوسطی را خوب به نمایش میکشد. ظرفیت فیلمهایی اینچنین در ژانر تاریخی-ماجراجویانه را شاید نتوان در دیگر ژانرهای سینمایی به این قوت پیدا کرد. البته وجوه قهرمانی و باورپذیر بودن قهرمان در منظر مخاطب را که این بار در فیلم سیزدهمین سلحشور و مبتنی بر داستانی واقعی و غرورآمیز از یک سیّاح مسلمان به تصویر کشیده شده است، در کمتر فیلمی از تولیدات هالیوودی میتوان یافت. هرچه که هست، سیزدهمین سلحشور، در بستری تاریخی، حقیقتی غیرقابلانکار را به رخ بشر غربی میکشد و این نکته را یادآور میشود که انتقالِ دانش در همهٔ سطوح، از علوم تجربی تا بهداشت فردی، همه و همه از شرق به غرب صورت گرفته است. سیزدهمین سلحشور، بهترین و آخرین سلحشور را که مسلمان است، راه نجات بشریت میداند و معتقد است که «او» نهایتاً ضامن پیروزی خواهد بود. اعتقادی که همهٔ مسلمانان نیز بدان باورمندند.
[۱] احمد بن فضلان بن العباس بن راشد در نیمه دوم سده سوم و نیمه اول سده چهارم هجری میزیسته است و او نویسنده رسالهای است. رساله ابن فضلان نوشتهای قابلتوجه است که تصویری خوب و زنده از مردم سرزمینهای آسیای مرکزی و شمال خزر، جغرافیای انسانی و حاکمان این مناطق ارائه کرده است و در نوع خود بینظیر میباشد. این رساله، شرح سفری است که از بغداد آغاز و بعد از پیمودن مسیرهایی به ماوراءالنهر (بالا رود) تا نزدیکی مسکو پیش رفته و به بغداد پایان یافته است. (منبع: پایگاه اینترنتی حوزه علمیه)
[۲] خوزه آنتونیو دومینگوئز باندراس (به اسپانیایی: José Antonio Domínguez Bandera) (زاده ۱۰ اوت ۱۹۶۰) که بیشتر با نام آنتونیو باندراس شناخته میشود، بازیگر اسپانیایی میباشد. او یکی از معروفترین بازیگران اسپانیایی در آمریکا به شمار میآید.