بسم الله الرحمن الرحیم
بیانات در خطبۀ اول نماز جمعۀ تهران‌ (۱۳۸۶/۰۶/۲۳)
بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم
الحمدللَّه ربّ العالمین نحمده و نستعینه و نؤمن به و نستغفره و نصلّی و نسلّم علی حبیبه و نجیبه و خیرته فی خلقه و حافظ سرّه و مبلّغ رسالاته بشیر رحمته و نذیر نقمته سیّدنا و نبیّنا ابی‌القاسم المصطفی محمّد و علی اله الأطیبین الأطهرین المنتجبین سیّما بقیّهاللَّه فی الأرضین.
همهٔ برادران و خواهران نمازگزار و عزیز را و خودم را توصیه می‌کنم به رعایت تقوای الهی، که برترین محصول و نتیجهٔ این ماه مبارک است.
ماه مبارک رمضان با همهٔ برکاتش و همهٔ زیبایی‌های معنوی‌اش، بار دیگر فرا رسید. از قبل از شروع ماه مبارک، پیامبر معظم اسلام مردم را آماده می‌فرمود برای ورود در این عرصهٔ خطیر و والا و پربرکت؛ «قد اقبل الیکم شهر اللَّه بالبرکه و الرّحمه». در خطبهٔ روز جمعهٔ آخر ماه شعبان، بنا به روایتی این‌طور فرمود: خبر داد، توجه داد به مردم که ماه رمضان فرا رسید. اگر بخواهیم در یک جمله ماه رمضان را تعریف کنیم، باید عرض کنیم ماه فرصت‌ها. فرصت‌های فراوانی در این ماه در برابر من و شماست. اگر از این فرصت‌ها بتوانیم درست استفاده کنیم، یک ذخیرهٔ عظیم و بسیار ارزشمندی در اختیار ما خواهد بود. من دربارهٔ همین مطلب اندکی توضیح عرض می‌کنم و خطبهٔ اول دربارهٔ همین مسائل مربوط به ماه رمضان و این فرصت‌های بی‌نظیر است.
 
در همین خطبه‌ای که اشاره شد، رسول مکرم فرمودند که «شهر دعیتم فیه الی ضیافه اللَّه»؛ این یک ماهی است که شما در این ماه دعوت شده‌اید به میهمانی الهی. خود این جمله درخور تدبر و تأمل است؛ دعوت به میهمانی الهی. اجبار نکردند که همهٔ افراد از این میهمانی استفاده کنند؛ نه، فریضه قرار داده‌اند؛ اما تحت اختیار خود ماست که از این میهمانی استفاده بکنیم یا نکنیم. بعضی هستند که در این میهمانی عظیم اصلاً فرصت این را پیدا نمی‌کنند که به این دعوت‌نامه توجه کنند. غفلت آن‌ها، فرورفتگی آن‌ها در کار مادیت و دنیای مادی به‌قدری است که آمدن و رفتن ماه رمضان را نمی‌فهمند. مثل همین‌که کسی را برای یک میهمانی بسیار باشکوه و پرخیر و برکتی دعوت کنند و او فرصت نکند؛ غفلت کند از اینکه کارت دعوت را حتّی نگاه کند. این‌ها که دستشان به‌کلی خالی می‌ماند. بعضی می‌فهمند این میهمانی هست، اما به این میهمانی نمی‌روند. کسانی که خدای متعال به آن‌ها لطف نکرده است و توفیق نداده که بااینکه عذری ندارند، روزه را نمی‌گیرند یا از تلاوت قرآن یا از دعاهای ماه رمضان محروم می‌مانند، آن‌ها همین افراد هستند. کسانی هستند که وارد این میهمانی نمی‌شوند، نمی‌آیند به این میهمانی؛ حساب این‌ها روشن است. جمع کثیری از مردم مسلمان – امثال ما – وارد این میهمانی می‌شویم، اما بهرهٔ ما از این میهمانی به یک اندازه نیست؛ بعضی‌ها بیشترین بهره را از این فرصت می‌برند.
 
ریاضتی که در میهمانی این ماه وجود دارد – که ریاضت روزه و گرسنگی کشیدن است – شاید بزرگ‌ترین دستاورد این ضیافت الهی است. برکاتی که روزه برای انسان دارد، به‌قدری این برکات ازلحاظ معنوی و ایجاد نورانیت در دل انسان زیاد است که شاید بشود گفت بزرگ‌ترین برکات این ماه همین روزه است. روزه را بعضی می‌گیرند؛ پس این‌ها وارد ضیافت شده‌اند و بهرهٔ از این ضیافت را هم گرفته‌اند. لیکن علاوهٔ بر روزه گرفتن – که ریاضت معنوی این ماه مبارک است – این‌ها آموزش خود را هم از قرآن در حد اعلی تأمین می‌کنند؛ تلاوت قرآن با تدبر. با حالت روزه‌داری یا حالت نورانیتِ ناشی از روزه‌داری، در شب‌ها و نیمه‌شب‌ها تلاوت قرآن، انس با قرآن، مخاطب خدا قرار گرفتن، لذت دیگری و معنای دیگری دارد. چیزی که انسان در چنین تلاوتی از قرآن فرامی‌گیرد، در حال متعارف و معمول نمی‌تواند به چنین تلاوتی دسترسی پیدا کند؛ آن‌ها از این هم بهره می‌برند. علاوهٔ بر این‌ها، از مکالمهٔ با خدای متعال و مخاطِبهٔ با خدا، راز و نیاز کردن، دل خود را و اسرار درون خود را برای خدا به زبان آوردن هم بهره‌برداری می‌کنند؛ یعنی همین دعاها. این دعای ابیحمزهٔ ثمالی، این دعاهای روزها، این دعاهای شب‌ها و سحرها، این‌ها حرف زدن با خداست، خواستن از خداست، نزدیک کردن دل به ساحت حریم عزت الهی است؛ از این هم بهره می‌برند؛ بنابراین در این میهمانی، از همهٔ دستاوردهای آن بهره می‌برند.
 
از این‌ها مقدم‌تر، شاید به جهتی بالاتر از این‌ها، ترک گناهان است؛ در این ماه گناه هم نمی‌کنند. در همان روایت خطبهٔ پیامبر اعظم، امیرالمؤمنین (علیه‌الصّلاهوالسّلام) سؤال می‌کند از پیغمبر که در این ماه کدام عمل بافضیلت‌تر است. در جواب می‌فرمایند: «الورع عن محارم اللَّه». اجتناب از گناهان و از محارم الهی، بر کارهای اثباتی و ایجابی مقدم است؛ جلوگیری از آلودگی و زنگار روح و دل است. این افراد از گناه هم اجتناب می‌کنند. پس هم روزه‌داری است، هم تلاوت است، هم دعا و ذکر است، هم دوری از گناهان است. این مجموعه، انسان را ازلحاظ اخلاق و رفتار هم به آن چیزی که مورد نظر اسلام است، نزدیک می‌کند. وقتی این مجموعه کار انجام گرفت، دل انسان از کینه‌ها خالی می‌شود؛ روح ایثار و فداکاری در انسان زنده می‌شود؛ کمک به محرومان و مستمندان برای انسان آسان می‌شود؛ گذشت به نفع دیگران و به زیان خود در امور مادی برای انسان روان می‌شود. لذا می‌بینید در ماه رمضان جرم و جنایت کم می‌شود، کار خیر زیاد می‌شود، محبت بین افراد جامعه بیش از اوقات دیگر می‌شود؛ که این‌ها به برکت همین ضیافت الهی است.
 
بعضی این‌طور از ماه رمضان بهرهٔ کامل می‌برند، بعضی هم نه؛ از یک‌چیزی بهره‌مند می‌شوند، از چیز دیگری خود را محروم نگه می‌دارند. باید تلاش مسلمان در این ماه این باشد که حداکثر بهره را از این ضیافت الهی بگیرد و دست پیدا کند به رحمت و مغفرت الهی، که من تأکید کنم بر روی استغفار؛ استغفار از گناهان، استغفار از خطاها، استغفار از لغزش‌ها؛ چه گناهان کوچک، چه گناهان بزرگ. این خیلی مهم است که در این ماه، ما خودمان را، دلمان را از زنگارها پاک کنیم؛ خودمان را از آلودگی‌ها مصفا کنیم، شستشو بدهیم؛ و این با استغفار امکان‌پذیر است. لذا در روایات متعددی دارد که بهترین دعاها یا در رأس دعاها، استغفار است؛ طلب مغفرت از پروردگار. برای همه هم استغفار هست. پیغمبر اکرم هم – آن انسان والا – استغفار می‌کرد. حالا استغفار امثال ما از نوعی از گناهان است؛ این گناهان متعارف و معمولی و گرایش‌های حیوانی در وجود ما و همین گناهانِ به تعبیری می‌گوییم گناهان چارواداری؛ گناه‌های آشکار و واضح. بعضی‌ها استغفارشان از چنین گناهانی نیست؛ از ترک اولی است. بعضی ترک اولی هم نمی‌کنند؛ اما استغفار می‌کنند، که این استغفار از قصور ذاتی و طبیعی انسانِ ممکن در قبال عظمت ذات مقدس پروردگار است؛ استغفار از عدم معرفت کامل، که این مال اولیاء و مال بزرگان است.
 
ما باید از گناهانمان استغفار کنیم. فایدهٔ بزرگ استغفار این است که ما را از غفلت نسبت به خود خارج می‌کند. ما گاهی در مورد خودمان دچار اشتباه می‌شویم. وقتی به فکر استغفار میافتیم، گناهان، خطاها، خیره‌سری‌ها، پیروی از هوای نفس که کردیم، تجاوز از حدود که انجام دادیم، ظلمی که به نفس خودمان کردیم، ظلمی که به دیگران کردیم، جلوی چشم ما زنده می‌شود و به یادمان می‌آید که چه کرده‌ایم؛ آن وقت دچار غرور، دچار نخوت، دچار غفلت نسبت به خود نمی‌شویم. اولین فایدهٔ استغفار این است. بعد هم خدای متعال وعده فرموده است که آن‌کسی که استغفار کند، یعنی به‌عنوان یک دعای حقیقی از خدای متعال حقیقتاً آمرزش بطلبد و از گناه پشیمان باشد، «لوجد اللَّه توّاباً رحیما»؛ خدای متعال توبه‌پذیر است. این استغفار، بازگشت به‌سوی پروردگار است؛ پشت کردن به خطاها و گناهان است و خداوند می‌پذیرد؛ اگر استغفار، استغفار حقیقی باشد.
 
توجه کنید که همین‌طور آدم به زبان بگوید: استغفراللَّه، استغفراللَّه، استغفراللَّه، اما حواسش این‌طرف و آن‌طرف باشد، این فایده‌ای ندارد؛ این استغفار نیست. استغفار یک دعاست، یک خواستن است؛ باید انسان حقیقتاً از خدا بخواهد و مغفرت الهی و گذشت پروردگار را بطلبد: من این گناه را کرده‌ام؛ پروردگارا! به من رحم کن، از این گناه من بگذر. این‌طور استغفار کردنی نسبت به هر یک از گناهان، مسلماً غفران الهی را پشت سر خواهد داشت؛ خدای متعال این باب را باز فرموده است.
 
البته در دین مقدس اسلام، اقرار به گناه پیش دیگران ممنوع است. اینکه در بعضی از ادیان هست که بروند توی عبادتگاه‌ها، پیش روحانی، کشیش، بنشینند، اعتراف به گناه کنند، این در اسلام نیست و چنین چیزی ممنوع است. پرده‌دری نسبت به خود و افشای اسرار درونی خود و گناهان خود پیش دیگران، ممنوع است؛ هیچ فایده‌ای هم ندارد. اینکه حالا در آن ادیان خیالی و پنداری و تحریف‌شده این‌طور ذکر می‌شود که کشیش گناه را می‌بخشد، نه؛ در اسلام بخشندهٔ گناه، فقط خداست. حتّی پیغمبر هم نمی‌تواند گناه را ببخشد. در آیهٔ شریفه می‌فرماید: «ولو انّهم اذ ظلموا انفسهم جاءوک فاستغفراللَّه و استغفر لهم الرّسول لوجد اللَّه توّابا رحیما»؛ وقتی گناهی انجام دادند، ظلم به نفس کردند، اگر بیایند پیش تو که پیغمبر هستی، از خدای متعال طلب مغفرت و طلب بخشش کنند و تو هم برای آن‌ها طلب بخشش کنی، خداوند توبهٔ آن‌ها را می‌پذیرد؛ یعنی پیغمبر برای آن‌ها طلب بخشش می‌کند؛ خود پیغمبر نمی‌تواند گناه را ببخشد؛ گناه را فقط خدای متعال باید ببخشد. این استغفار است، که این استغفار حقیقتاً جایگاه مهمی دارد. از استغفار در این ماه غفلت نشود؛ بخصوص در سحرها، در شب‌ها. دعاهایی که در ماه رمضان هست، این‌ها را با توجه به معانی‌اش بخوانید.
 
بحمداللَّه جامعهٔ ما یک جامعهٔ معنوی است. دعا و توجه و توسل و ابتهال الی‌اللَّه در بین مردم ما رایج است و مردم دوست می‌دارند؛ جوانه‌ای ما دل‌های پاک و نورانی‌شان به ذکر خدا متمایل است؛ این‌ها همه فرصت است. ماه رمضان هم که یک فرصت الهی است، در اختیار ما قرار داده شده؛ استفاده کنید از این ماه مبارک، از این فرصت بسیار بزرگ؛ دل‌ها را به خدا نزدیک کنید، آشنا کنید؛ با استغفار، دل‌ها و جان‌ها را پاکیزه کنید؛ خواسته‌هایتان را با خدای متعال مطرح کنید. ارتباط معنوی ملت ما با خدای متعال کارهای بزرگی انجام داده است، و ماه رمضان فرصت فوق‌العاده‌ای است برای این کار؛ از این فرصت استفاده شود.
 

ان‌شاءاللَّه خداوند متعال به همهٔ ما کمک کند تا بتوانیم در این ماه رمضان جنبهٔ فرشته‌گون وجود خود را بر جنبهٔ حیوانی خود غلبه دهیم. ما یک جنبهٔ ملکی و فرشته‌ای داریم، یک جنبهٔ مادی و حیوانی داریم. هواهای نفسانی، جنبهٔ مادی را بر آن جنبهٔ ملکی و فرشته‌ای غلبه می‌دهد. ان‌شاءاللَّه در این ماه رمضان بتوانیم آن روحانیت را، آن نورانیت را بر جنبهٔ مادی غلبه بدهیم و این را به‌عنوان ذخیره‌ای نگه داریم و از ماه رمضان به‌عنوان تمرینی که در طول سال این تمرین به کار ما خواهد آمد، ان‌شاءاللّه استفاده کنیم.