بسم الله الرحمن الرحیم
آیتالله آقا حسین قمی، پس از آمدن به تهران، در باغ سراجالملک شهر ری(حضرت عبدالعظیم)، بازداشت و ممنوع الملاقات میشود. مسجد گوهرشاد، که چند روزیست محل اجتماع و سخنرانی علیه کلاه بینالمللی است، با بازداشت حاج آقا حسین قمی حال و هوای دیگری مییابد. اجتماعات هر لحظه وسیعتر و اعتراضات گستردهتر می شود و سخنرانان کلامشان آتشینتر و مردمان شعارشان تندتر میشود.
قزاقانِ مستقر در مشهد، برای متفرقساختن مردم وارد حرم میشوند. قزاقان رضاخان بیمحابا به روی مردم آتش میگشایند و حدود یکصد نفر را میکشند و زخمی میکنند. اما مردم متفرق نمیشوند و مقاومت میکنند و قزاقان علیالظاهر میگریزند. این گریز به جهت این بود که آنان دستوری برای اعمال هرچه بیشتر خشونت در متفرقکردن مردم نداشتند.
کنسول انگلیس در مشهد، در گزارشی که به لندن مخابره کرد، ضمن اشاره به این موضوع میگوید: “فرمانده لشکر، دچار خبطی اساسی شده به نظر میرسد که گیج شده باشد، لذا دستور عقبنشینی صادر کرد و درهای ورودی حرم را باز کرد، در یک آن، مردم بیشمار به حرم ریختند و فرمانده مجبور شد سه روز بعد ، آن کاری را که آن روز باید انجام میداد، انجام دهد. ”
منابع:
قاسم پور ، داود ، قیام مسجد گوهرشاد به روایت اسناد ، مرکز اسناد انقلاب اسلامی ، تهران ، ۱۳۸۶
واحد، سینا، قیام گوهرشاد، وزارت ارشاد اسلامی(اداره کل تبلیغات و انتشارات)، تهران، ۱۳۶۱