بسم الله الرحمن الرحیم
کتاب «انفطار صورت» از مجموعه کتابهای شهید سید مرتضی آوینی است که توسط انتشارات «واحه» چاپ شده است. «انفطار صورت»، آخرین کتاب از مجموعه دوازده جلدی آثار شهید آوینی است که نشر ساقی برای اولینبار آن را منتشر کرده است؛ این کتاب، مقالات نگارنده را درباره هنر گرافیک و نقاشی در برمیگیرد. مقالاتی که غالبا در طول سالهای ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۱ در مجله «سوره» نگاشته شده است.
انفطار صورت»، از آن جهت کتاب ویژهای است که شخصیت شهید آوینی را به ما بهتر میشناساند. این کتاب به خوبی نشان میدهد که آوینی، تنها آوینی سینماگر نبوده، بلکه او در همه ابعاد هنری، نظریهپرداز راستین انقلاب اسلامی است. آوینی در این کتاب نیز به هنر، گرافیک و نقاشی همان نگاهی را دارد که در سایر نوشتههای خود داشته است. او با بیان خنثی و بیهویت مفاهیم سر ستیز دارد و از طریق خاستگاه «انقلاب اسلامی» به نقد و تحلیل هنر میپردازد.
کتاب فوق، هفت فصل دارد. شش مقاله که قبلا در نشریات دیگر منتشر شده بودند: «گرافیک و تحولات تاریخی»، «گرافیک و انقلاب اسلامی»، «زبان گرافیک و سمبلهایش»، «جنگ در آینه مصفای نقاشی متعهد»، «انفطار صورت» و «نقاشی برای نقاشی» و یک فصل هم تصویر اصل یادداشتی ناتمام است که به آبستراکسیون میپردازد. در واقع این کتاب از دو بخش کلی نقاشی و گرافیک تشکیل شده است.
سید شهیدان اهل قلم در فصل اول کتاب به رابطهی هنر و گرافیک و تحولات تاریخی پرداخته است. او پیشزمینههای هر اتفاق و بستر اجتماعی-تاریخی آن را نیز مدنظر قرار میدهد.
شهید آوینی در مقالهی گرافیک و تحولات تاریخی، مینویسد: «گرافیک هنری است که اگرچه زمینههای پیدایش آن را به گذشتههای دور میرسانند، در حقیقت مولودی است از موالید تمدن جدید بشری؛ آیینهای ـ نه تمامنما ـ برای خصوصیاتی که این عصر را از دیگر اعصار تاریخ کره زمین متمایز میسازد و این تمدن را از این تمدنهای کهن».
«اگر تکنولوژی چاپ نبود،گرافیک هم نبود؛ اما از آن مهمتر، اگر جهان امروز در تسخیر مناسبات اقتصادی جدید و تولید و مصرف نمیبود، گرافیک نیز جهان امروز را تسخیر نمیکرد. گرافیک انسان امروز را تسخیر کرده است، و مگر همین را درباره ماشین نمیتوان گفت؟ چرا… روح انسان امروز مسحور و مسخره ابزارها و متدهاست و در این تسخیر سحرآمیز، هر یک از ابزارها و متدها سهمی دارند متناسب با ماهیت خویش. سهم گرافیک بسیار عظیم است، اگر فقط به نقش آن در تبلیغات تجاری نظر کنیم».
نویسنده به بررسی هنر امروز نیز پرداخته و آن را با هنر دینی متفاوت میداند. او مینویسد:
«هنر امروز حدیث نفس است و این نکته را غالبا به مثابه ارزش والای هنر امروز تلقی میکنند و بنابراین، آثار هنری هنرمندان همان نسبتی را با جامعه و تاریخ و زمان و مکان و طبیعت و واقعیت و حقیقت برقرار خواهند کرد که خود هنرمندان بین خود و جهان بیرون از خود برقرار کردهاند. این نسبت، هرچه باشد ریا، در آیینه هنر ظاهر خواهد شد و باز هم هنر پرده از باطن تاریخ برخواهد داشت».
ایشان در بخش «جنگ در آیینه مصفای نقاشی متعهد» نیز مینویسند:
«هستند کسانی که هنوز هم انتظار میکشند تا انقلاب، بنا بر رسم تجربه شده تاریخ جدید، امروز و فردا تسلیم قدرتهای استکباری شود و بلغزد در بغل این و آن و دست از مدعیانش بردارد. در منظر توجه آنان، هیچچیز جز غرب قابل عنایت نیست و از غرب نیز آنچه میشناسند، سرزمین عجایبی است در غایت القصوای خیالی کامجوییها و لذتپرستیها و لجامگسیختگیها. چه غم اگر ظهر الفساد فی البر و البحر بما کسبت ایدی الناس؛ چه غم اگر هر که هست، فرومایگاناند که بر جهان حاکماند و فقرا و دردمندان نیز یا مرعوب تازیانهاند و یا شیطان از عادت و تعلقاتشان بندی گران ساخته است و آنان را به بندگی کشیده».
سید شهیدان اهل قلم دربارهی نقاشیهای دوران دفاع مقدس نیز اینطور مینویسند: « نقاشانی که برای جنگ کار کردهاند بسیار معدودند و انگشتشمار، اما آثار آنان انصافا بهترین آثاری است که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی خلق شده است… نگرش محتوایی حاکم بر این آثار منشا گرفته از همان تفکری است که حزبالله را، صادقترین پیروان حضرت امام (ره) را، از دیگران متمایز میدارد. از میان مضامین جنگ آنچه در کارهای آنان بیشتر از همه درخشش و تلالو دارد، شهادت است. امتیاز بسیجیان نیز بر دیگران در عشق به شهادت است و این همسویی تصادفی نیست».
شهید آوینی تنها هنری را مناسب و درست میداند که برگرفته از روح هنرمندان متعهد باشد. او معتقد است:
«ما به هنر بی درد و مدعیان آن اعتنایی نداریم، آنچنان که به هنر باسمهای ایدئولوژیک؛ یعنی آن هنری که به زور از ایدئولوژی مخالف با اسلام رنگ پذیرفته است. امید ما تماما به هنرمندان مومن متعهد است و معتقدیم که هنر به معنای حقیقی خویش، جز در آینه مصفای روح مومنین تجلی نخواهد یافت و جز متعهد به اسلام، هرچه هست، نه تنها هنر نیست، بلکه عین بیهنری است».
شهید آوینی همانگونه که در عرصهی سینما با دوگانه فیلم تجاری و فیلم روشنفکری مخالف بود و راه سومی برآمده از هنر متعهد به انقلاب اسلامی را پیشنهاد میکرد، در زمینهی هنرهای تجسمی نیز صرفنظر از انتقاداتی که مطرح میکند، هنر پیشتاز و درست را نیز معرفی میکند. او مینویسد:
«هنرمندان، با رها شدن از تعلق به حق، آن عهد تازه را یا باید با جامعه استوار سازند و یا با خود که طریق نخستین «به هنر برای مردم» میسرد و طریق دیگر به «هنر برای هنر» و در هر دو صورت هنر خواهد مرد».
از نگاه نویسنده این کتاب، بجز عوامگرایی و نخبهگرایی که باب طبع روشنفکری است، راه سومی هم هست و آن «انفطار صورت» است که به شکافتن ظاهر تعبیر میشود. راهی که با عبور هنرمندان از ریاکاری و سطحیگرایی طی شده و به جوهرهی حقیقت هنر میرسد.
آوینی در جایی از کتاب مینویسد: «ما هنر را همچون محلی برای معراج به آسمان بلند کمالات لاهوتی میبینیم و میکوشیم هنر را از آن تنگنظری خلاص کنیم و بار دیگر در آن تذکرهای برای آن میثاق ازلی با خداوند بجوییم … هنرمندانی که خود را عرصه تحقق عالم اسلامی میخواهند، باید جان خویش را از همه متعلقات رها کنند و اگر اینچنین کنند هنرشان عین ربط و تعلق به حق خواهد شد؛ چراکه انسان در عمق فطرت خویش میثاقی ازلی با حق دارد. هنری اینچنین، خصائصی دارد که از دیگر مساعی هنری تمایز مییابد».
نویسندهی کتاب فوق، هنر مدرن را عامل اصلی هبوط هنر میداند و معتقد است هنر مدرن ماهیتا هبوطی و نزولی است و با توجه تاریخی بشر به دنیا پدید آمده است. هنر حقیقی لزوما هنری وحدتگراست، وحدتی که عین توحید است.
کتاب «انفطار صورت»، مجموعه مقالات سید مرتضی آوینی است که زمستان ۸۷ توسط نشر ساقی در ۱۰۸ صفحه به چاپ رسید و پس از آن انتشارات واحه چاپ آن را بهعهده گرفت. این اولین کتاب سید مرتضی است که مصور هم هست؛ یعنی هر چند صفحه یکبار تصویر یک اثر هنری در آن گنجانده شده است.