بسم الله الرحمن الرحیم
کتاب «فردایی دیگر» از مجموعه کتابهای شهید سید مرتضی آوینی است که توسط انتشارات «واحه» چاپ شده است. شهید آوینی مقالات این کتاب را از بین نوشتههای خود در سالهای ۶۸ تا ۷۱ انتخاب کرده است. «فردایی دیگر» یکی از دو کتابی است که در زمان حیات آن شهید بزرگوار و زیر نظر خودشان چاپ شده است.
کتاب حاضر را میتوان به دو بخش تقسیم کرد؛ بخش نخست، مجموعهی سه مقاله است که به فلسفهی غرب در وجوه گوناگون آن پرداخته و بخش دوم که چهار مقاله است و در آن، عالم اشراقی و دینی که در این عرصه از ادبیات جلوهگر است، تبیین شده است. در واقع بخش دوم کتاب به جایگاه شعر در عالم دینی اشاره دارد، به خصوص بخش عمده آن که معتلق به تأویل و تفسیر اشعار عرفانی امام خمینی (ره) است.
مقالات بخش نخست کتاب عبارتند از: «راز سرزمین آفتاب»، «بشر در انتظار فردایی دیگر» و «آخرین دوران رنج». اما بخش دوم مجموعه چند مقاله دربارهی شعر است که عبارتند از: «راز و رمز»، «شعر و جنون»، «غزال غزل»، «یاد بهشت و نوحهی انسان در فراق» و «ختم ساغر».
مقالهی «راز سرزمین آفتاب» زمانی نوشته شده است که در دههی هفتاد ژاپن به عنوان یک الگوی دست یافتنی توسعهی اقتصادی در بین مسئولان و مردم جامعهی ما شناخته میشد و عدهای حتی از واژهی «ژاپن اسلامی» برای رسیدن ایران به آن جایگاه استفاده میکردند. آوینی در این کتاب ویژگیهای قومی مردم ژاپن را که موجب رسیدن آنها به این سطح از توسعه یافتگی شده است، مورد بررسی قرار میدهد.
او در بخشی از این مقاله مینویسد:
«پژوهشگران و نویسندگانی که درباره ژاپن نوشتهاند غالبا اذعان دارند که ژاپن با حفظ هویت سنتی خویش توانسته است به توسعه تکنولوژی و سرمایه دست یابد و این اگرچه تمام واقعیت نیست، با آن بیگانه هم نیست. با صرف نظر از این بحث که آیا سنت و تجدد ممکن است یا خیر، روی دیگر این سخن آن است که در ژاپن، مقاومتهای سنتی و مذهبی در برابر تجدد به مراتب از همه کشورهای دیگر مشرق زمین کمتر است و به اعتقاد من راز سرزمین آفتاب در همینجاست و راز هماره در همانجا نهفته است که کمتر به جستجوی آن بر میآیند.»
او در ادامه به بررسی اعتقادات دینی مردم ژاپن در دین شینتو تا الحاق به نظام سرمایهداری غربی میپردازد.
نویسنده در مقالهی دیگر کتاب، یعنی «بشر در انتظار فردایی دیگر» نگاهی ویژه به کتاب «۱۹۴۸» نوشته «جرج اورول» دارد. او در این مقاله در واقع درباره مدرنیسم و مکاتب فکری جدید غرب صحبت میکند. ایشان عصر امروز را عصر نیهیلیسم میدانند و منشأ دوگانهباوری در این اثر را نیز در نیهیلیسم جستجو میکند. نویسندهی کتاب معتقد است حقیقت یکسویه است و شک دو سویه، که هم میتواند به جانب یقین میل کند و هم به جانب انکار…
آوینی دربارهی کتاب مینویسد:
«در دنیای «۱۹۸۴» زبان جدیدی وضع شده است ـ به عبارت بهتر، گفتاری جدیدی ـ با نسخ بعضی الفاظ، ایجاد تحول در معنای بعضی الفاظ دیگر و ایجاد ترکیبهایی تازه که باید حافظ ارزشهای اخلاقی و اعتبارات متناقض متناسب با روزگار دوگانهباوری باشد. و در این روزگار نیز زبانی که به اعتبار غلبه فرهنگی غرب بر سرار سیاره اشاعه یافته، حافظ این باورهای پارادوکسیکال است: صلح و جنگ، آزادی و بردگی، علم و جهل… و هم زبانی جز زبان رسانهای ممکن نیست، مگر آن که پیش از هر سخن، نخست توافقی بر سر معانی الفاظ حاصل آید.»
آخرین مقالهی این بخش با عنوان «آخرین دوران رنج» نیز دربارهی نیهیلیسم، تکنولوژی، غرب و مدرنیسم است. او مقاله را با این جملات آغاز میکند: «یقین دارم که نیهلیسم در سراشیب افول افتاده است و اگر اینچنین باشد ـ که میدانم هست ـ بازنگری به دورانی که اگر چه افول خواهد کرد، اما هنوز آثار چند ساله تعین و تحقق آن باقی است، میتواند یاریمان دهد در نظر کردن به تاریخ، آنسان که شاید. سخن از «افول» اکنون در افواه افتاده است و این خود شاهدی است بر صدق و صحت خویش، چراکه نیهیلیسم همواره در «اکنون» میزید و اجازه نمیدهد کسی فراتر از اکنون بیندیشد… در «اکنون» زیستن منافی خودآگاهی است.»
نویسنده در این مقاله به صورت کامل نیهیلیسم در فلسفهی غرب را نقد میکند.
همانطور که گفته شد، بخش دوم کتاب دربارهی شعر و جایگاه آن است.
سید شهیدان اهل قلم در مقالهی «راز و رمز» مینویسد:
«شاعر از محارم راز است؛ گوش در ملکوت دارد و دهان در عالم مُلک و آنچه از ملکوت می شنود باز میگوید. حتی آن شاعران که زبان شیطانند، شعر خود را از آسمان دزدیدهاند.» او معتقد است: « این عالم سراسر رمز است، رمزی برای عالم غیب. و آن عالم را از آن موسوم به غیب کردهاند که از چشم سر غایب است، نه از چشم دل. و کلمات بازگوی ظنّ و گمان اسیران زمینگیر عقلند و اگر نه، کلام حقیقت را بر نمیتابد، مگر در کلام آسمانی، آن هم از پس هفتاد هزار بطن؛ یعنی حقیقت هفتاد هزار بار نزول یافته تا در کلمات نشسته و قابل ادراک و توصیف عقل زمینگیر اسیران خاک شده است.»
نویسنده در مقالهی «یاد بهشت و نوحهی انسان در فراق» تفسیر متفاوتی از هنر دارد. او هنر را زمزمه مستی و نالهی عشق میخواند. او مینویسد: « هنر یاد بهشت است و نوحه انسان در فراق. هنر، زبان غربتِ بنی آدم است در فرقتِ دارالقرار و از همین روی همه با آن اُنس دارند؛ چه در کلام جلوه کند، چه در لحن و چه در نقش؛ اُنسی دیرینه به قدمت جهان. هنر زبان بیزبانی است و زبان همزبانی.»
سید مرتضی آوینی معتقد است تغزل بیان شیدایی و جنون است و ذاتِ هنر نیز جز این نیست. ایشان میگویند: «اگر «شیدایی» را از انسان بازگیرند، هنر را باز گرفتهاند؛ شیدایی جان هنر است، اما خود ریشه در عشق دارد. شیدایی همان جنون همراه عشق است؛ ملازم ازلی عشق، جنون و شیدایی عاطف و معطوف هستند و مُرادف با یکدیگرند.»
فردایی دیگر مجموعه چند مقاله است که نویسنده آن را در زمان حیات دنیایی خود، برای چاپ به انتشارات برگ سپرده بود. این کتاب برای اولینبار در سال ۱۳۷۳ به چاپ رسید و در سالهای بعد نیز برای دومین و سومین بار تجدید چاپ شد. نشر ساقی چهارمین چاپ آن را در ادامه انتشار مجموعه آثار سید مرتضی آوینی به انجام رساند و نشر واحه نیز چاپهای بعدی کتاب را به عهده گرفت.