بسم الله الرحمن الرحیم
هود ۳۸
وَیصْنَعُ الْفُلْک وَکلَّمَا مَرَّ عَلَیهِ مَلَأٌ مِّن قَوْمِهِ سَخِرُوا مِنْهُ قَالَ إِن تَسْخَرُوا مِنَّا فَإِنَّا نَسْخَرُ مِنکمْ کمَا تَسْخَرُونَ
و [نوح] کشتی را می ساخت و هرگاه گروهی از [اشراف و سران] قومش بر او عبور می کردند، او را به مسخره می گرفتند. گفت: اگر شما ما را مسخره می کنید، مسلما ما هم شما را [به هنگام پدید آمدن توفان] همان گونه که ما را مسخره می کنید، مسخره خواهیم کرد.
————–
یک پیام از آیه: کشتی ساختنش کار رسانهای خیلی عجیب و غریبی بود… وسط خشکی جایی که ظاهرا هیچ وقت نباید آبی باشد، داشت کشتیاش را میساخت! برای همه ایجاد سوال میکرد… آنقدر با جدیت میساخت که گاهی دل برخی را هم میلرزاند… خیلی جدیت داشت، آنقدر که بزرگان قوم هم ترسیدند… موقعیت ساخت کشتی عجیب بود، ولی جدیت نوح هم عجیب بود؛ همین بزرگان کفر را میترساند… میدانستند این جدیت نوح ناشی از وهم نیست، ناشی از ایمانی است عمیق… پس برای اینکه این جدیت و ایمان، یاران نوح را زیاد نکند، جریان را کشیدند به تمسخر… یک پاتک قوی رسانهای! هر روز میرفتند و میآمدند و از موقعیت مکانی ساخت کشتی ایراد میگرفتند! از شکلش ایراد میگرفتند… مسخرهاش میکردند… میخندیدند… شده بود برنامۀ روزانهشان… میخواستند با این مسخرهبازیها جدیت نوح را در ذهن دیگران تحتالشعاع قرار دهند… هر روز و هر روز و هر روز… تمسخر و تمسخر و تمسخر… البته ظاهرا به دلیل ضعف ایمان قوم، این تمسخرها بیتاثیر هم نبود…
کار جبهۀ باطل همین است… به ارزش ذاتی و فلسفۀ کاری که میکنی کاری ندارد، میگردد دنبال یک چیز خارقِ عادتِ غالباً مادی… همان را میکند موضوع تمسخر تو و جدیت و ایمانت… عدد میگوید… رقم میگوید… موقعیت مکانی میگوید… اصلا به ذات و ماهیت کاری که میکنی ورود نمیکند… به چرایی کارَت ورود نمیکند… مسخرهات میکند… از طول و عرض و حجم سخن میگوید و مسیر حقات را با همینها به باد تمسخر میکشد… میداند اگر به جدیت و ایمانِ پس آن بپردازد، دایرۀ نفود جبهۀ حق را افزایش میدهد… شروع میکند به گفتن: «چند هزار شبکه تلویزیونی، چند ده هزار شبکه رادیویی، چند صد هزار نفرات و ادوات، چند میلیون سایت و… بعد تو آمدهای با این بضاعت قلیل چه کنی؟! اصلا مگر میشود؟ تو چقدر ابلهی! اصلا این جغرافیایی که داری کار میکنی نقطۀ غلطی است! مگر فارسیات را تمام کردی که داری عربی و انگلیسی کار میکنی؟! و…» آنقدر تمسخر میکند، آنقدر استهزاء میکند که واقعا خندهدار به نظر بیایی… واقعا دیوانه به نظر بیایی… آن وقت دایرۀ نفوذت را کم میکند… و ای کاش تو خودت نوحوار آنچنان ایمان داشته باشی که بگویی: مسخره کنید، آن روزی که سیل آمد، ما هم شما را مسخره خواهیم کرد… و ای کاش بدانی روزی که مسخرهات میکنند، همان روزی است که بزرگان کفر را خیلی ترساندهای… مسخرهات میکنند تا شاید بُردت را و دایرۀ نفوذت را کم کنند… و مگر نه اینکه معصوم فرمود: ایمان کسی کامل نمیشود مگر اینکه دیوانهاش بخوانند…