بسم الله الرحمن الرحیم

الاسراء ۳۷
وَلَا تَمْشِ فِی الْأَرْضِ مَرَحًا إِنَّک لَنْ تَخْرِقَ الْأَرْضَ وَلَنْ تَبْلُغَ الْجِبَالَ طُولًا
روی زمین با تکبر راه مرو، تو نمی‌توانی زمین را بشکافی و طول قامتت هرگز به کوهها نمی‌رسد؟
————–
یک پیام از آیه: سرمان را بالا می‌گیریم و با تکبر عجیبی راه می‌رویم… احساس می‌کنیم کسی شده‌ایم… جایگاهی در عالم پیدا کرده‌ایم… حالا چه شده است و چه تخم دو زرده‌ای کرده‌ایم؟ احتمالا کمی به حفظیات‌مان اضافه شده است… بهتر اگر بگویم کمی لایۀ حجاب‌مان ضخیم‌تر شده است… فکر می‌کنیم با این اطلاعات نیم‌بند یا تمام‌بند، جایگاه‌مان در عالم ارتقاء یافته است و در این وهمِ شیرین، خوش‌خیالی می‌کنیم… غافل از اینکه در محضر الهی عالم‌بودن ملاک نیست، عامل بودن ملاک است…
سرمان را بالا می‌گیریم و با تکبر عجیبی پیش می‌رویم… فکر می‌کنیم خودرویی که سوار شده‌ایم، در رشد وجودمان کاری کرده است… جایگاهی برایمان فراهم کرده است… غافل از اینکه بیش از اینکه ما سوار آن شده باشیم، آن سوار ما شده است! دیگر نه کسی را برتر از خود می‌دانیم و نه دیگر خدا را شوق بندگی داریم…
نه هرگز می‌توانیم زمین را بشکافیم و نه هرگز با سر بالا گرفتن هم قد و قامت کوه خواهیم شد… اصلاً اگر کسی بخواهد تکبر کند کوه است که ما هرگز یک هزارم آن هم نمی‌شویم… و کوه همواره خاضع است در محضر الهی و ما با هیچِ نداشته‌مان ایستاده‌ایم به تکبر! وه که چقدر پوک است این انسان… و فراموش کرده است که امام حسین علیه السلام فرمودند: ایمان بنده کامل نمی‌گردد مگر همه را بالاتر از خود ببیند… حقیقتاً ببیند… و حقیقتاً خود را پایین‌تر از همه ببیند…