بسم الله الرحمن الرحیم
ایرج مطبوعی فرزند میرپنج حسن آقا از دوستان رضا خان است. ایرج مطبوعی که یکی از همراهان رضاخان در کودتای سال ۱۲۹۹ هجری شمسی بود، بعد از آن پلههای ترقی را یکی پس از دیگری پیمود و در سال ۱۳۱۴ هجری شمسی به فرماندهی لشکر خراسان منصوب شد. او که در هنگامه قیام گوهرشاد فرمانده لشکر بود در اعترافات خود چنین میگوید:
«من در منزلم بودم که به من اطلاع دادند که استاندار (فتحالله پاکروان) و رئیس شهربانی به دیدن من آمدهاند. آنها از من به عنوان فرمانده لشکر نظر خواستند و خواهان این بودند که به محل آستان قدس سرباز بفرستم تا شورش مردم را بخوابانند… من و استاندار و رئیس شهربانی هر کدام جداگانه جریان امر را به تهران گزارش کردیم و از تهران منتظر دستور ماندیم… در جواب تلگراف من از دفتر مخصوص شاه جواب آمد… این جواب با نهایت تغیّر و فحاشی بود… به من دستور داده شده بود که فوراً عدهای نظامی در اختیار استاندار قرار بدهم.»
با این دستور، مطبوعی، فرماندهی قزاقان سرکوبگر در کشتار خونین گوهرشاد را بر عهده گرفت و خوب هم از عهده برآمد و صحن مسجد را به حمام خون بدل کرد. رضا شاه بعد از واقعه گوهرشاد بسیاری رؤسای خراسان را برکنار کرد ولی ایرج مطبوعی بین ایشان نبود. او در سال ۱۳۱۸ به درجه سرلشکری رسید و فرماندهی لشکر سوم تبریز به او واگذار شد.
با حمله قوای شوروی در سال ۱۳۲۰ هجری شمسی، اولین اقدام مطبوعی حرکتدادن خانوادهاش به تهران و بعد فرمان عقبنشینی به قوای نظامی خود بود. شهریور ماه همان سال ایرج مطبوعی به عنوان فرمانده فراری در دادگاه محاکمه و بازنشسته شد ولی مجددا به کار در ارتش پهلوی دوم دعوت شد.
بالاخره با پیروزی انقلاب اسلامی، ایرج مطبوعی بعد از گذشت ۴۴ سال از واقعه خونین گوهرشاد، بازداشت و محاکمه شد. این قاتل خونریز، علیرغم آنکه خود فرمانده و شاهد کشتار فجیع و وسیع مردم در واقعه گوهرشاد بود و همه مقامات نظامی و انتظامی تحت فرماندهی او بودند، تعداد کشتهشدگان را فقط ۲۵ نفر اعلام کرد. در اسناد محاکمه ایرج مطبوعی بعد از برشمردن جرایم محرز او در دوران پهلوی اول و دوم آمده است:
«و چون مشارالیه با دستزدن به جنایات فوقالذکر در زمره ائمه کفر و مهلکین حرث و نسل قرار گرفته و از مصادیق بارز محارب با خدا و مفسد فیالارض میباشد لذا به استناد احکام الهی به اعدام محکوم میگردد…»
حسین فردوست. ظهور و سقوط سلطنت پهلوی. تهران، اطلاعات، ۱۳۶۷. ج ۱
حسین مکی. تاریخ بیست ساله ایران. تهران، امیرکبیر، ج ۷
سینا واحد. قیام گوهرشاد. تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۶۶