بسم الله الرحمن الرحیم
شخصیت مظلوم تاریخ به روایت مجید مجیدی
پس از چهل سال سینمای بدون پیامبر
پس از فیلم «الرّساله » اثر مصطفی عقّاد، با یک فاصلهی چهل ساله، اثر برجستهی دیگری دربارهی پیامبر اسلام ساخته شد. فیلمی که این بار در ایران و به کارگردانی مجید مجیدی بر پردهی سینما نقشبست و رویکردی کاملاً متفاوت از فیلم عقاد داشت. فیلمی که بیش از آنکه به نقل تاریخ منقول بپردازد، به بیان حقیقت شخصیت حضرت رسول اکرم پرداخته و رحمتٌ للعالمین بودن حضرت ختمیمرتبت را به رخ جهانیان کشیدهاست. فیلمی که باوجود سیل هجمههای داخلی و خارجی، بین عموم مردم و حتی سینماگران مطرح جهان، چه در داخل و چه در خارج از کشور، با استقبال بینظیری روبهرو شدهاست.
مفاهیم و تکنیک
فیلم محمد رسولالله، گذشته از برجستگیهای فنی اعم از قابهای بسیار باکیفیت و چشم نواز، صحنههای فوق العاده تأثیرگذار و جلوههای ویژهای که میتوان ادّعای بینظیر بودن آن را در سینمای ایران مطرح کرد، حاوی مفاهیم قابل توجّهی است که اهمیت ویژهی فیلم، به خاطر وجود این مفاهیم است.
پیامبر رحمت
ازجملهی این مفاهیم میتوان به نمایش سیمای رحمانی نبی اکرم اشاره نمود. در عصری که شیاطین عالم برای خدشه دار کردن چهرهی اسلام و پیامبر مکرّمش از هیچ حربه و حیلهای فروگذار نمیکنند و با تشکیل گروهک تروریستی داعش، وحشیانهترین چهرهی معوج از اسلام را در رسانههای خود به نمایش میگذارند، بازنمایی چهرهی حقیقی پیامبرِ رحمت، یک حرکت کاملاً هوشمندانه و استراتژیک به نظر میرسد.
شعب ابیطالب، کهن الگوی فتح الفتوح الهی
اشاره به جریان شعب ابیطالب نیز ازجمله نکات مهمی است که امروزه در زُمره مفاهیم استراتژیک ملتهای مسلمان به شمار میرود. در شرایطی که کشورهای مسلمان به اسلام ناب محمدی، ازجمله ایران اسلامی، در شرایط سخت تحریمهای بیرحمانهی اقتصادی به سر میبرند و ایستادگی و مقاومت در اقتصاد، لازمهی رسیدن به فتحالفتوح الهی آنان است، نشان دادن مقاومت پیامبر و یارانش در برابر شرایط وحشتناک تحریم شعب ابی طالب، الهامبخش و استقامت آفرین خواهد بود و چنین پیامی از مهمترین پیامهای استراتژیک عصر فعلی به حساب میآید.
ابوطالب، شخصیت مظلوم تاریخ
اما آنچه در این متن بهصورت خاص به آن پرداخته شدهاست، شخصیت ولایتمدار حضرت ابوطالب، عموی بزرگوار پیامبر گرامی اسلام است که به خوبی در فیلم به تصویر کشیده شده؛ ضمن اینکه داستان نیز از زبان همین شخصیت روایت میشود. فیلم مجیدی بعد از شخصیت پیامبر اکرم، توجه را در ابتدا به شخصیت عبدالمطلب، پدربزرگ حضرت و از اواسط فیلم با درگذشت عبدالمطلب، به ابوطالب عموی پیامبر معطوف میسازد. به تصویر کشیدن حضرت ابوطالب بهعنوان حامی همیشگی نبی اکرم و نمایش علاقه ی قلبی و ارادت وی نسبت به ایشان و تلاش وی در عمل به وصیت پدر، مبنی بر سرپرستی و حمایت از پیامبر گرامی اسلام، به گفتهی خود مجیدی، ادای دِین مجیدی به حضرت ابوطالب است که وی آن را از برکات اثر خود برشمرده است. [۱] این اتفاق در حالی رخ میدهد که شخصیت ابوطالب در تاریخ به علل متعدد مهجور مانده و حتی اغلب اقشار مسلمانان نیز از ابعاد این شخصیت والا و برجسته و این حامی همیشگی پیامبر اسلام اطلاع دقیقی ندارند. یکی از مهمترین عوامل این مهجوریت در تاریخ اسلام، اختلاف میان اهل تسنّن دربارهی شخصیت حضرت ابوطالب است. برخی از اهل تسنن با استناد به روایاتی جعلی که توسط ائمه معصومین(علیهمالسلام) مردود شده اند، معتقدند که حضرت ابوطالب تا آخر عمر به پیامبر ایمان نیاورده و کافر از دنیا رفته است. حال آن که شیعه معتقد است از کردار ابوطالب و گفتار به جای مانده از وی (چه به نثر و چه به نظم)، قطعاً او اسلام آورده بود، ولی به دلایلی مجبور به پنهان کردن ایمان خود بودهاست. در روایت آمده که حضرت عبدالعظیم حسنی به امام رضا (علیه السلام) نامهای نوشته و نظر ایشان را پیرامون صحت روایتی با این مضمون که «ابوطالب در حوضچهی کوچکی از آتش است » جویا شد. امام رضا (علیهالسلام) در پاسخ این گونه نگاشتند: « بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ اما بعد؛ اگر تو در ایمان ابوطالب شک داری؛ جایگاهت در دوزخ خواهد بود.» [۲]
غرضورزی عناصری مانند معاویهابن ابوسفیان از دلایل عمده طرح شبهه در ایمان حضرت ابوطالب و اسلام آوردن اوست. معاویه با امام علی (علیه السلام) به مجادله برخاست و پدران خود را از پدران امیر مؤمنان علی(علیه السلام) برتر دانست تا بتواند موقعیت اجتماعی مناسبی برای خود در بین مسلمانان فراهم کند. [۳] تقیهی حضرت ابوطالب درباره ایمان خود نیز در جهت تقویت و حفظ اسلام بودهاست؛ زیرا دعوت پیامبر اکرم نیازمند پشتیبانی قوی و شخصیتی اجتماعی و توانمند بود تا پیامبر را به عنوان رهبر این دعوت در پناه خود حفظ کرده و خود نیز در ظاهر امر بیطرف بماند. مشرکین میپنداشتند دفاع ابوطالب از پیامبر اکرم تنها بهسبب رابطه خویشاوندی است، اما حقیقت امر اعتقاد حضرت ابوطالب به نبوت نبی اکرم بود.
ابوطالب، ولایتمدار بزرگ تاریخ
رفتار حضرت ابوطالب در طول فیلم نیز بهخوبی گویای ولایت پذیری وی از پدرش عبدالمطلب و پسازآن پیامبر اکرم است. اولین مصداق بارز ولایت پذیری او، درصحنهی ولیمه ی به دنیا آمدن پیامبر مشاهده میشود. آنجا که برادر بزرگ ترش ابولهب، از اطعام پدرش خشمگین شده و بدون ورود به مجلس، آنجا را ترک می کند، اما ابوطالب در کمال فرمانبرداری، مطیع امر پدر است و در حال خدمت به میهمانان. یا درصحنه ی وصیت عبدالمطلب که ابولهب بر بالین پدر نشسته تا بزرگی و جانشینی خود را به رخ بکشد و عنوان بزرگ خاندانی پس از عبدالمطلب به او برسد، حضرت ابوطالب را میبینیم که در کمال خضوع و خشوع، در درگاهی اتاق ایستاده و دم برنمیآورد و تنها با امر جناب عبدالمطلب در کنار بالینشان حاضر میشود. آنجا نیز با اینکه پذیرفتن مسئولیت نگهداری از پیامبر، ظاهراً باید به ابولهب (برادر بزرگ تر) واگذار میشد، اما ابوطالب دم برنمی آورد و اطاعت امر ولی خود را پیش میگیرد. همین ولایتپذیری و اطاعت وی بعدها در رابطهی وی با پیامبر اکرم نیز بهخوبی آشکار میشود؛ چه آنجا که پیامبر بردهای را با وعده ی پول از دست ابولهب میرهاند و ابوطالب بدهی پیامبر نوجوان را میپردازد، و چه آنجا که جسم نیمهجان ساموئل یهودی را در میان صحرا مییابند و با اشارهی پیامبر اکرم، به کمک وی میشتابد. ابوطالب همیشه درنهایت تسلیم و بی پرسشی است. اصلاً برای ابوطالب سؤال از افعال ولی جایی ندارد. در جای دیگری از فیلم وقتی شتر پیامبر بر زمین مینشیند، ابوطالب بیدرنگ دستور اتراق کاروان را صادر میکند و وقتی میبیند که حضرت محمد (ص) در حال تقسیم آذوقهی خود با کودکان گرسنه است، دستور میدهد تا تمام آذوقهی کاروان را بین آن مردمان انفاق کنند، مگر آن مقداری که آنان را به غدیر برساند. توگویی ابوطالب فیلم محمد، همان علی بنابیطالب غایب فیلم است. بدون کوچکترین پرسشی و تنها با مشاهدهی رفتار پیامبر عمل میکند. در ولایتپذیری به حدّی رسیدهاست که به امر نیازی ندارد و با اشارهای و حرکتی از جانب پیامبر، به مقصود ایشان پی میبرد. همان نقشی را برای پیامبر ایفا میکند که بعدها فرزندش علی بنابیطالب (علیهالسلام) آن را به نحو احسن ایفا خواهدکرد. البته تفاوت این دو را میتوان غیرعلنی و علنی بودن ایمانشان دانست. یعنی ایمان و عشق مخفی ابوطالب است که نتیجهای چون ایمان و عشق آشکار فرزندش علی (علیهالسلام) را در پی دارد.
علل برخی از نقدهای تند
درنهایت میتوان این گونه بیان کرد که همانگونه که پس از پیامبر(ص) و باوجود واقعه عظیم غدیر، پذیرش ولایت علی (علیه السلام) برای عدهای غیرقابل تحمل و زجرآور بودهاست، تا آنجا که برخی در همان واقعه از خدا طلب مرگ میکردند، امروز نیز این شدت ولایتپذیری حتی بر روی پرده سینما و در روایت یک داستان تاریخی برای عدهای غیرقابل درک، غیرقابل تحمل است. شاید بتوان گفت این اطاعت مطلق در پیروی از حق، همان مفهومیست که برخی را بر آن داشته تا معاندانه، نقدهای حسی عاطفی و شدیدی علیه فیلم محمد بنویسند. به هرحال نقش حمایتی و ولایتپذیری حضرت ابوطالب آنقدر پررنگ و اثرگذار نمایش دادهشده که پس از برخاستن از صندلی سینما، این شخصیت در ذهن مخاطب باقی میماند و بهعنوان یکی از همراهان اصلی اسلام و یکی از مدافعان و مراقبان جدی پیامبر اکرم در مشکلات و توطئهها، ماندگار و جاودان میشود. لازم بهذکر است که انتخاب بازیگر نیز تأثیر بسزایی در ایجاد ارتباط بین مخاطب و شخصیت ابوطالب در داستان داشته. گزینش مهدی پاکدل با چهرهای مناسب و گریمی مناسبتر، که سیمای انسانی پاکسیرت، امین و استوار را در ذهن متبادر میکند، انتخاب بجایی به نظر میرسد. به هرحال ادراک و ارادتی که پس از تماشای اثر، نسبت به حضرت ابوطالب در مخاطب ایجاد میشود و پیوند عاطفی ژرفی که مخاطب با شخصیت پیامبر برقرار میکند، کفایت میکند تا اشکالات دیگر فیلم را کمرنگتر شوند.
[۱] خبرگزاری الف: مقایسه فیلم مصطفی عقاد با فیلم مجیدی، منتشرشده در۹ دی ۱۳۹۲
[۲] ایمان ابی طالب، فخار بن سعد موسوی، ص۸۲ و بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۳۵، ص۱۱۱
[۳] ابوطالب تجلی ایمان، سید محمد پور طباطبایی، انتشارات شهریار، ۱۳۷۵، ص۱۶۵