هنر ولایی
رحمت

رحمت

بسم الله الرحمن الرحیم قرار را پدر خانمم شب عروسی مطرح کرده بود. لحظه‌ای که دست دخترش عاطفه را در دستم گذاشت در چشم‌هایم نگاه کرد و از من قول گرفت و بعد رو کرد به دخترش و از او هم قول گرفت. فکر نمی‌کردم این قول اینقدر در زندگی‌ام تأثیر بگذارد. مثل قولی عاشقانه نگاهش...

داداش گلم

داداش گلم

بسم الله الرحمن الرحیم «داداش گلم» روحانی مسجدمان آدم مشهوری بود. من هم هشت ساله بودم و می‌خواستم هر جور شده داخل آدم بزرگ‌ها به حساب بیایم. برنامه هر سال عید غدیر بود و من از قبل برنامه‌ریزی کرده بودم. برای نماز ظهر خودم را به مسجد رساندم و در پشت جانماز حاج آقا...

نامه‌شناس

نامه‌شناس

بسم الله الرحمن الرحیم زن پشت میز دنبال مدارک می‌گشت. صدای پای مردانه را در پشت درب ورودی حس کرد. صدای پا نزدیک شد و سلام رییس دفتر را شنید. انتظار نداشت رییس دفتر ثبت احوال ساعت ۸ شب به این سرعت خودش را برساند. ۵ دقیقه بیشتر از حضورش در دفتر نمی‌گذشت. مکث کرد. انتظار...

کلاس‌های آماده پرداخت ثبت کد تخفیف

با تشکر. سفارش شما دریافت شده است.

لطفاً در حین تغییر مسیر به سفارش خود صبر کنید...